مصاحبه، فعال سیاسی یمنی: موضع عربستان درباره راه چاره سیاسی جنگ یمن با سیاست آمریکا در منطقه مرتبط است

به گزارش نامیت، روزنامه نگار و فعال سیاسی یمنی معتقد است که سخنان الجبیر درباره راه حل سیاسی برای خاتمه جنگ یمن با سیاست آمریکا در ارتباط است. به عقیده وی، این سیاست می خواهد عربستان را به سمت سیاست آرام سازی اوضاع و آرامش فضا با همه همسایگان و نه فقط یمن سوق دهد.

مصاحبه، فعال سیاسی یمنی: موضع عربستان درباره راه چاره سیاسی جنگ یمن با سیاست آمریکا در منطقه مرتبط است

منی صفوان روزنامه نگار و فعال سیاسی یمنی در گفت وگو با خبرنگار بین الملل خبرنگاران به سوال های مختلف درباره یمن از جمله اظهارات اخیر عادل الجبیر درباره یمن، نقش عربستان و امارات در این کشور و دورنمای انتها جنگ و برقراری صلح در یمن پاسخ گفته که محور اصلی این گفت وگوها به توضیح زیر است:

  • سخن الجبیر در این زمان با سیاست آمریکا در ارتباط است. این سیاست می خواهد عربستان را به سمت سیاست آرام سازی اوضاع و آرامش فضا با همه همسایگان و نه فقط یمن سوق دهد.
  • عربستان می خواهد یمن را به روش خود تقسیم کند. براساس این روش، ستیزه بین مردم یک میهن واحد ادامه می یابد. عربستان -همانند هر استعمارگری در دنیا- از جمله اهدافش این است که اختلافات بین یمنی ها باقی بماند و کشمکش های منطقه ای و قبیله ای و طائفه ای را به راه بیاندازد.
  • عربستان نمی خواهد که هادی را به یمن بازگرداند زیرا او تا سال 2014 میلادی با حوثی ها بود. هیچ مشکل سیاسی بین هادی و حوثی ها نبود. این واقعیتی موثق و شناخته شده است. عربستان این امر را می داند لذا این عربستان است که نمی خواهد هادی را به یمن بازگرداند زیرا اگر به یمن بازشود، ممکن است راهی صنعا شود و قراردادی بین هادی و سید عبدالملک الحوثی اتفاق بیفتد.
  • عربستان خواهان بازگرداندن مشروعیت (دولت هادی) نیست و توجهی به حوثی ها ندارد بلکه می خواهد که بر یمن سلطه یافته و آن را اشغال کند و اولین سلطه گر باشد زیرا یمن بیش از 50 سال تحت قیمومیت عربستان بوده است اما هم پیمانان داخلی اش در یمن در باقی نگه داشتن این سیطره و قیمومیت سعودی شکست خوردند زیرا نیروی جدیدی یعنی نیروی حوثی ها (انصارالله) پا به عرصه گذاشت.
  • طرح امارات در یمن نیز از روز اول روشن بوده است. امارات خواهان سیطره نه تنها بر بنادر یمن بلکه بر بنادر شاخ آفریقا است. این طرح اعلام شده امارات است زیرا نمی خواهد هیچ یک از بنادر عربی یا آفریقایی با بنادر جبل علی و دبی رقابت نمایند.
  • راه چاره واقعی برای یمن این است که یک دموکراسی مشارکتی وجود داشته باشد. ما مسائلی قدیمی داریم. این مسائل مربوط به جنگ نیست بلکه مربوط به جنوب، مناطق مرکزی و شمالی یمن است. این مسائل احتیاج دارد که یمنی ها به یک راه چاره به وسیله مشارکت در حکومت برسند؛ به گونه ای که همگان در حکومت مشارکت داشته باشند.

    متن مصاحبه منی صفوان روزنامه نگار و فعال سیاسی یمن به توضیح زیر است:

    خبرنگاران: عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه عربستان اخیر در موضع گیری خواهان راه چاره سیاسی برای انتها جنگ یمن شد این موضع گیری دیرهنگام عربستان تا چه جدی است ایا می توان طرح این سخنان را تاکتیکی دانست یا اینکه واقعا عربستان خواهان خروج آبرومندانه از جنگ یمن است؟

    منی صفوان: در مورد عربستان باید بگویم که این کشور امروز به جنبش حوثی به عنوان بخشی از نظام سیاسی یمن اذعان می نماید. این موضوع را عادل الجبیر خاطرنشان کرد. در طول پنج سال جنگ، مراحل فراز و فرودی وجود داشت. یعنی گاهی صحبت از بین بردن حوثی ها می شود و گاهی هم (همانطور که خود الجبیر گفت) از اینکه حوثی ها بخشی از نظام سیاسی هستند و آنها مورد قبول واقع خواهند شد و همه یمنی ها از جمله حوثی ها در آینده یمن نقش ایفا می نمایند، صحبت می شود. گاهی عربستان اینگونه سخن می گوید و گاهی نیز به عقب بر می شود و می گوید که آنها را به رسمیت نخواهد شناخت و خواهان حزب الله جدیدی نیست و از اینگونه حرفها می زند. موضوع با سیاست آمریکا در منطقه ارتباط پیدا می نماید.سخن الجبیر در این زمان با سیاست آمریکا در ارتباط است. این سیاست می خواهد عربستان را به سمت سیاست آرام سازی اوضاع و خنک کردن فضا با همه همسایگان و نه فقط یمن سوق دهد. از این رو، می بینیم که زمان آشتی قطر و آرام کردن فضا با سلطان نشین عمان و سایر منطقه نزدیک شده است. آمریکا این آشتی و آرام سازی اوضاع را در منطقه می خواهد. شاید آمریکا نمی خواهد که جنگ یمن در درگیری اش با ایران تاثیر بگذارد یا می خواهد که یمن را در درگیری با ایران بی طرف کند. به نظر می رسد که این امر ارتباطی با آرامکو و همچنین حمله به تاسیسات و ناوچه های آمریکا در خلیج (فارس) داشته باشد لذا می خواهند این منطقه آرام شود و یک پیمان آمریکایی قوی تحت مدیریت عربستان وجود داشته باشد. این سیاست آرام کردن اوضاع است که شاید پیروز شود و شاید هم نه. این امر پیش از انتخابات آمریکا انجام می شود و شاید بخشی از سیاست آرام کردن اوضاع باشد که راه را برای مذاکره با ایران درباره پفراینده هسته ای همیشه خواهد نمود.

    خبرنگاران: نتایج جنگ یمن را از نظر عربستان براساس میزان سود و زیان و شکست در رسیدن به اهداف چطور ارزیابی می کنید؟

    منی صفوان: هر جنگی در دنیا اهدافی اعلام شده و اهدافی پنهانی دارد. هیچ کشوری نمی آید و به شما بگوید که می خواهد وارد جنگ یمن شود تا این کشور را تحت سیطره خود در آورد اما اهداف اعلام شده دروغینی را مطرح خواهد نمود و خواهد گفت که می خواهد مشروعیت (دولت هادی) را به یمن بازگرداند. این درحالی است که در واقعیت خود عربستان است که هادی را از یمن اخراج نموده و جلوی بازگشت او به یمن را می گیرد و چه بسا این عربستان بوده باشد که به هادی اشاره نموده است که باید استعفا دهد. بنابراین چطور می خواهد هادی را بازگرداند؛ درحالی که خودش مانع از بازگشت امروز او به یمن است. عربستان نمی خواهد که هادی را به یمن بازگرداند زیرا او تا سال 2014 میلادی با حوثی ها بود. هیچ مشکل سیاسی بین هادی و حوثی ها نبود. این واقعیتی موثق و شناخته شده است. هیچ مسئله ای بین هادی و جریان الاصلاح و بین هادی و کنگره کل وجود نداشت. هادی مردی پراگماتیسم هست که می توانند با هر کسی توافق کند. مهم این است که در قدرت باقی بماند. این همان ماهیت قدرت است. این ماهیت سیاست است. عربستان این امر را می داند لذا این عربستان است که نمی خواهد هادی را به یمن بازگرداند زیرا اگر به یمن بازشود، ممکن است راهی صنعا شود و قراردادی بین هادی و سید عبدالملک الحوثی اتفاق بیفتد. بعید نمی دانم که این امر ساده اتفاق بیفتند وهادی رئیس جمهورهمراه با بقای دولت حوثی ها باقی بماند. این ماهیت سیاست پراگماتیسم است. همانطور که ملاحظه می کنید کسانی که در جنگ های صنعا جنگیدند، هم پیمان شدند؛ نظیر کنگره مردمی کل و علی عبدالله صالح و حوثی ها یا بین جریان الاصلاح و کنگره مردمی کل. این همان تاریخ یمن است. کسانی که امروز می جنگند، فردا ممکن است هم پیمان شوند. حوثی ها امروز بخشی از بازی سیاسی هستند. کسانی که امروز با آنها می جنگند، ممکن است فردا با آنها هم پیمان شوند. بنابراین در سیاست دوست دائمی وجود ندارد بلکه منافع عمومی است که از آن محافظت می شود. عربستان که این واقعیت را می داند، می خواهد برای افزایش جنگ و نبرد، طرف های یمنی را از یکدیگر دور کند.لذا اهداف علنی عربستان است که به نظر می رسد ناکام مانده است. اهداف واقعی جنگ همان افزایش درگیری بین یمنی ها است.

    چهارمین هدف همان در گروگان داشتن تصمیمات سیاسی یمن است. امروز عربستان می گوید که دخالت نموده است و این امر پیروز شده است. عربستان نمی گوید که دخالت نموده است زیرا رئیس جمهور (مستعفی) یمن از این کشور خواسته است . وی نمی تواند از عربستان بخواهد که دخالت نکند زیرا تصمیم سیاسی وابسته و غیرمستقل است. عربستان می خواهد یمن را به روش خود تقسیم کند. براساس این روش، ستیزه بین مردم یک میهن واحد ادامه می یابد. یعنی مشکل در فدرالیسم نیست زیرا یمنی ها اتفاق نظر دارند که به سمت فدرالیسم حرکت نمایند و اتفاق نظر دارند که یمن به چند اقلیم تبدیل شود اما در سایه این شرایط هم یمن واحد باقی خواهد ماند و فرایند تقسیم توافقی خواهد بود که درگیری ایجاد نخواهد نمود و اختلافی را تشدید نخواهد شد. اما عربستان -همانند هر استعمارگری در دنیا- از جمله اهدافش این است که اختلافات بین یمنی ها باقی بماند و کشمکش های منطقه ای و قبیله ای و طائفه ای را به راه بیاندازد. متاسفانه همگان به این سمت کشیده شدند.دولت شرعی (دولت هادی) اشتباه کرد که با این منطق رفتار می نماید که خودش یک طرف هست و کوشش می نماید با سایر طرف ها نظیر حوثی ها یا جنوبی ها دشمنی کند. امروز این دولت با شورای انتقالی جنوب نیز مشکل دارد و نه فقط حوثی ها. لذا این مسائل داخلی در یمن است که جنگ را طولانی خواهد نمود. این مسائل است که جنگ را تغذیه می نماید و به عربستان برای بقا یاری می نماید. عربستان یا هر کشور دیگری نمی تواند باقی بماند. بریطانیا 150 سال در یمن باقی ماند زیرا توانست اختلاف بین سلاطین و مسولان یمنی را تشدید کند. همان تئوری معروف تفرقه بنداز و حکومت کن. الان عربستان همین کار را می نماید. امروز شش سال است که عربستان در یمن حضور دارد. اگر طرف های یمنی با هم تماس نداشته باشند ، ممکن است 60 سال دیگر باقی بماند. لذا باید طرف های یمنی با هم تماس داشته باشد و هر یک از آنها موضعی مسئولانه بگیرند و احساس مسئولیت ملی نمایند و از تحریک علیه یکدیگر دست بردارند و امتیازی که می دهند، به خاطر یمن باشد. اگر راه چارهی وجود داشته باشد، هادی قادر به بازگشت نیست و عربستان جلوی او را برای بازگشت می گیرد و مشروعیت در دست اوست و هادی رئیس جمهور مشروع است. پس باید به وسیله مجلس نمایندگان کنار گذاشته شود یا برکنار شود زیرا دلایل قانونی زیادی وجود دارد که می توان به وسیله آن هادی را کنار گذاشت؛ از جمله این دلایل قانونی، این است که او خواهان دخالت خارجی شد. در مرحله بعدی نیز یک رئیس جمهور جدید به طور قانونی و در قالب یک انتخابات قانونی انتخاب و معرفی شود و مشرعیت به یک رئیس جمهور جدید توافقی با همه طرف ها داده شود. شخصیت های ملی محترمی در شمال و جنوب کشور هستند که از هوشیاری و درک و ملی گرایی برخوردار هستند و می توان یکی از این شخصیت ها را نامزد کرد و یک شورای ریاست جمهوری معین کرد که بدون استثناء نماینده همه یمنی ها از همه قبایل و مذاهب و جریان های سیاسی گرفته تا همه طرف ها و احزاب باشد و در مرحله بعدی نیز امور سیاسی بین آنها مدیریت شده و حل وفصل شود و این تصمیم همان سلب مشروعیت دخالت خارجی و انتها دادن به دخالت خارجی ائتلاف باشد و به آنها گفته شود که از شما تشکر می کنیم که اگر خواهان بازگشت مشروعیت بودید، بازگشته است. مشروعیت از آن ملت است و ملت از یمن خارج نشده است و لذا مشروعیت در یمن حضور دارد و جایی برای دخالت خارجی نیست و ما مسائلمان را بین خودمان حل خواهیم کرد و اینگونه یمن به عنوان یک کشور دموکراتیک بازمی شود و نمی شود که دموکراتیک نباشد زیرا یک دولت غیردموکراتیک چطور می تواند یمن را اداره کند زیرا یمنی ها ممکن است جنگ داخلی بزرگی بین آنها بروز کند اما بعد از آن بین خودشان درباره یک راه چاره سیاسی توافق نمایند؛ به شرط اینکه هیچ گونه دخالتی نباشد و یک قانون اساسی جدید را در داخل و نه در خارج تدوین نمایند و یک هوشیاری و درک وجود داشته باشد.

    خبرنگاران: کشورهای غربی عربستان را به سلاح های مدرن تجهیز کردند و رژیم سعودی هم از این سلاح بر ضد ملت یمن استفاده نموده، تحلیل شما در این باره چیست؟

    منی صفوان: عربستان بزرگترین کشور تسلیحاتی در منطقه است. روشن است که اکثر جنگ ها برای خرید سلاح در راستای خدمت به کارخانه های اسلحه سازی که سیاستمداران مالک آن هستند، انجام می شود و لزوما بدان معنا است که این امر (جنگ) بخشی از یک قرارداد دنیای است. جنگ ها بخشی از این قرارداد دنیای هستند. متاسفانه در جنگ یمن، سلاح های جدیدی استفاده و آزمایش شد. یمن بخشی از میدان آزمایش سلاح های جدید بود. ارزش قراردادهای تسلیحاتی صدها میلیارد دلار بود. اگر به اهداف اعلام شده از این جنگ نگاه کنیم می فهمیم که جنگی بی فایده است. این اهداف اعلام شده است. اما از نظر اهداف اعلام نشده، این جنگ، پوچ نبوده بلکه جنگی ویرانگر برای ملت یمن بوده است. نمی توانم به جنگی که 250 هزار نفر یمنی را به قتل رسانده، جنگ پوچ اطلاق کنم. نمی توانم به جنگی که یمن را ویرانی و به پنجاه سال قبل بازگردانده، جنگ پوچ بگویم. این جنگی ویرانگر و جنایتکارانه است. جنگی عمدی است و نه پوج.

    خبرنگاران: امارات در یمن به دنبال چیست آیا به دنبال تداوم جنگ با انصار الله است یا بیشتر به دنبال اهداف مالی است؟

    منی صفوان: همانند طرح عربستان و همه کشورها، طرح امارات در یمن نیز از روز اول روشن بوده است. روشن بود که امارات خواهان سیطره بر نه تنها بنادر یمن بلکه بنادر شاخ آفریقا است. این طرح اعلام شده امارات است زیرا نمی خواهد هیچ یک از بنادر عربی یا آفریقایی با بنادر جبل علی و دبی رقابت نمایند. بندر عدن موقعیت راهبردی دارد. بندر المخا در منطقه الحدیده در دریای سرخ است. اهمیت این بندر از بنادر عدن و جبل علی و دبی بیشتر است. از این رو امارات بر المخا و سقطری سیطره دارد.همچنین کوشش نموده است تا به سومالی و جیبوتی در شاخ آفریقا برود تا اینکه بندر دبی همچنان بهترین امتیاز را داشته باشد. این هدف مالی است. این هدفی صد درصد مالی است. یعنی امارات توجهی به تقسیم یمن یا نبرد با حوثی ها ندارد. می خواهد این بنادر شرایطی خنثی داشته باشند و بنادر رقیبی وجود نداشته باشند. این هدف مالی است که امارات به وسیله حضور مستقیم نظامی خود در جنگ علیه یمن و تشکیل گروههای شبه نظامی دنبال می نماید. امارات بیش از 50 هزار یمنی را در جنوب آموزش داده است تا بخشی از تشکیلات شبه نظامی اش باشند. آنها را با قویترین و جدیدترین سلاح ها مجهز نموده است. امارات میلیاردها دلار برای شبه نظامیان خود در یمن به منظور حفاظت مستقیم و غیرمستقیم از حضورش در این کشور هزینه می نماید. امروز یمن تحت اشغالگری نظامی مستقیم امارات و عربستان واقع شده است لذا نمی توانم بگویم که جنگ عربستان ناکام مانده است. جنگ عربستان علیه یمن از قیمومیت به اشغالگری رسیده است بنابراین چگونه بگویم که ناکام مانده است. کشورم را اشغال نموده است. امروز 80 درصد بنادر و گذرگاههای دریایی و زمینی زیر سیطره عربستان و امارات است. همه فرودگاهها از جمله فرودگاه بسته شده صنعا تحت سیطره عربستان یا ائتلاف سعودی که نمی توان آن را بازگشایی نموده یا بست و هیچ کشتی حتی اگر کشتی حامل یاری های انسانی باشد، نمی تواند بدون موافقت عربستان عبور کند و هیچ هواپیمایی حتی هواپیمای سازمان ملل نمی تواند بدون موافقت عربستان به زمین بنشیند.

    نباید در دام تبلیغات عربستان بیفتیم که می گوید هدفش بازگرداندن مشروعیت (دولت مستعفی عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن) یا اخراج حوثی ها است. این هدف های اعلام شده، هدف های واقعی جنگ نیستند. ما در دام افتاده ایم. عربستان خواهان بازگرداندن مشروعیت (دولت هادی) نیست و توجهی به حوثی ها ندارد بلکه می خواهد که بر یمن سلطه یافته و آن را اشغال کند و اولین سلطه گر باشد زیرا یمن بیش از 50 سال تحت قیمومیت عربستان بوده است اما هم پیمانان داخلی اش در یمن در باقی نگه داشتن این سیطره و قیمومیت سعودی شکست خوردند زیرا نیروی جدیدی یعنی نیروی حوثی ها پا به عرصه گذاشت که می خواهد قدرت سعودی ها در یمن را تضعیف کند و از این رو، عربستان به طور مستقیم وارد شد و مدیریت جنگ را به طور مستقیم و نظامی برعهده گرفت و قراردادهای میلیاردی و تسلیحاتی بست و از همه دنیا مزدور آورد و امروز عربستان ، یمن را به اشغال درآورده است و امروز باید به این واقعیت توجه نموده و در خود بازنگری کنیم. این حقیقت دردناکی است که بسیاری می خواهند از آن فرار نمایند . چطور می توانیم بگوییم که جنگ ناکام مانده است و به عربستان یاری کنیم که از یمن خارج شود؛ درحالی که اهرم های مستقیم و غیرمستقیمش امروز حضور دارند.؟ نخست وزیری برای دولت مشروع (دولت هادی) معین نمی شود؛ مگر با موافقت سفیر سعودی.امروز همه اهرم های دولت مشروع (دولت هادی) دنباله روی سفیر سعودی هستند. علاوه بر این، عربستان امروز اولین تصمیم گیرنده نظامی و سیاسی و مالی است. امروز حقوق ها پرداخت نمی شود؛ مگر با موافقت عربستان. امروز بانک ها به خاطر عربستان تعطیل است. درآمدهای نفتی در استان های مارب و شبوه و الجوف و حضرموت به عربستان می رود. ما از صادرات و واردت در بنادر یمن ممنوع هستیم. ما به خاطر عربستان پنج سال است که از صادرات نفت و مشتقات نفتی و گاز ممنوع هستیم. ما از واردات هم ممنوع هستیم. اقتصاد ما به علت عربستان متوقف شده است. یک اشغالگری مالی و نظامی وجود دارد و نه صرفا سیاسی. تصمیم گیری سیاسی نیز کاملا در دست آنها است. اگر تصمیم گیری یمنی ها آزاد و در دست خودشان بود، نه مسئله ای بین یمنی ها و نه بین جریان الاصلاح و نه بین حوثی ها و نه بین کنگره کل و نه بین دولت شرعی (دولت هادی) وجود می داشت. اگر تصمیم گیری یمنی ها آزادانه بود، می دیدید که یمنی ها گردهم می آمدند و قدرت را در بین خودشان تقسیم می کردند. هیچ مسئله ای نیست و هر طرف دیگری را قبول خواهد نمود. مشکل این است که تصمیم گیری سیاسی مستقل نیست. هادی نمی تواند (آزادانه) تردد کند. او فردی پراگماتسیم است و او اگر او آزاد بود می توانست تردد نموده و به یمن بیاید، با حوثی های یمنی دارای ماهیت پراگماتیسم معامله ای نموده بود و به صنعا بازمی گشت و اوضاع آرام می گرفت و قدرت را با حوثی ها تقسیم می کرد. مسئله ای نیست اما از آنجا که عربستان می داند هادی فردی پراگماتیسم است، به او اجازه بازگشت به یمن نمی دهد زیرا به محض بازگشت، معامله ای بین نیروهای یمنی برای انتها جنگ بسته خواهد شد.

    خبرنگاران: درباره نقش مستقیم عربستان و امارات در جنایت جنگی که در یمن به وقوع پیوسته و گزارش نهادهای حقوقی و بین المللی هم بر این جنایت ها صحه گذاشته ، در این باره صحبت کنید؟

    منی صفوان: در مورد جنایت های جنگی، معتقدم که بیشترین سهم را امارات و عربستان دارند. دخالت مستقیمی از طرف آمریکا نبوده است. شاید آمریکا حملات هوایی علیه القاعده و بعضی گروههایی که آنها را تروریسم می خواند، انجام داده باشد. این افراد کشته شده و این امر اعلام شده است. اینها وابسته به القاعده بوده اند و در میان آنها بچه ها و قربانیان و غیرنظامیان هم وجود داشته اند. چنین حملات هوایی اعلام شده است. عملیات هلی برن آمریکا در بعضی از استانهای یمن نظیر البیضاء و شهر الرادع در این استان صورت گرفته است. آمریکا در این استان ها عملیات هلی برن انجام داده و با نیروهایی که گفته شده است تروریستی هستند یا آمریکا آنها را متهم می نماید که وابسته به القاعده هستند، درگیر شده اند. آمریکا به وسیله حملات هوایی خود علیه القاعده در یمن وارد شده است؛ با وجود اینکه بچه ها از جمله قربانیان آن بوده اند. اینها حملات هوایی و درگیری با تروریست ها بوده است. یعنی این حملات آمریکا از 10 سال پیش انجام می شده است و تازگی ندارد. شاید اولین حمله در سال 2007 میلادی در مارب انجام شد. اما این یک جنگ موازی است و ارتباطی با جنگ تحت فرماندهی سعودی ها ندارد که در جریان آن به طور عمدی ساختار زیربنایی و مدارس و خانه ها ویران شد و بچه ها و روستاها و کارخانه ها و انبارها و سیلوهای غله هدف نهاده شد.عربستان مسئول این جنگ ویرانگر است. کمیته کارشناسان گفت که عربستان 60 تا 70 درصد مسئول است. بیشترین سهم از آن عربستان است. این کمیته گفت که می توان نام محمد بن زاید و محمد بن سلمان را در چارچوب کمیته تحریم ها درج کرد زیرا ممکن است در آینده تحریم هایی علیه آنها اعمال شود لذا پیش بینی می کنم که تحریم هایی در آینده علیه عربستان و امارات و به طور تعیین به نام محمد بن زاید و محمد بن سلمان وجود داشته باشد.

    خبرنگاران: گزارش ها از کوشش های عربستان و امارات برای تجزیه یمن حکایت دارد ، به نظر شما یمن به چه سمتی حرکت خواهد نمود تجزیه خواهد شد یا اینکه حاکمیت خود را حفظ خواهد نمود؟

    منی صفوان: در وهله اول درخصوص تقسیم باید گفت که موضوع تقسیم در کنفرانس گفت وگوی ملی زیر نظر عربستان تصویب شد. در این کنفرانس همه طرف ها از جمله انصارالله و حراک جنوبی شرکت داشتند. توافق شد که یمن به شش اقلیم تقسیم شود. مسئله ای با طرف های یمنی درخصوص تقسیم یمن و حرکت به سمت یک یمن فدرال نبود اما مشکل واقعی الان درگیری بین این طرف ها است که در کنفرانس گفت وگو حضور داشتند. راه چاره واقعی برای یمن این است که یک دموکراسی مشارکتی وجود داشته باشد. ما مسائلی قدیمی داریم. این مسائل مربوط به جنگ نیست بلکه مربوط به جنوب و مناطق مرکزی و شمالی یمن است. این مسائل احتیاج دارد که یمنی ها به یک راه چاره به وسیله مشارکت در حکومت برسند؛ به گونه ای که همگان در حکومت مشارکت داشته باشند. اگر حکومت مرکزی در یمن تمام شده است و آنها درخصوص ایده تشکیل اقلیم ها مصمم هستند که قانون اساسی جدید آن را تصویب خواهد نمود، پس باید به سمت تقسیم (یمن به) اقلیم ها حرکت نمایند اما این امر باید تحت پرچم یمن واحد و یکپارچه یا یمنی فدرالی باشد. این امر باید همراه با یک گفت وگوی یمنی باشد. یعنی یک بار دیگر به میز مذاکره و گفت وگو بازگردند. هیچ راه چارهی به جز این روش وجود ندارد که آنها یکدیگر را بپذیرند و طرف مقابل خود را قبول نمایند.

منبع: خبرگزاری تسنیم
انتشار: 6 بهمن 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: namit.ir شناسه مطلب: 642

به "مصاحبه، فعال سیاسی یمنی: موضع عربستان درباره راه چاره سیاسی جنگ یمن با سیاست آمریکا در منطقه مرتبط است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مصاحبه، فعال سیاسی یمنی: موضع عربستان درباره راه چاره سیاسی جنگ یمن با سیاست آمریکا در منطقه مرتبط است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید