مادربزرگ در غربت

به گزارش نامیت، مهشید میرمعزی در تبادل نظر با خبرنگاران ، درباره کتاب بافته موی مادربزرگ اثر آلینا برونسکی که به تازگی از سوی نشر ثالث منتشر شده گفت: نویسنده در این کتاب روایتگر داستانی خانوادگی است که در بسیاری از مواقع مخاطب را می خنداند و در بخش هایی او را به فکر فرو می برد و این نشان از توانایی نویسنده دارد. بی علت نیست که بعضی به برونسکی لقب استاد داستان سرایی طنزآمیز داده اند.

مادربزرگ در غربت

وی درباره موضوع محوری این کتاب گفت: بافته موی مادرعظیم داستان زندگی مادرعظیم پسری به نام ماکس است که در قضاوت اولیه، از دید مخاطب، شخصیتی نژادپرست، سختگیر، بی تربیت و سنگدل دارد؛ اما وقتی مخاطب با داستان کتاب پیش می رود متوجه می گردد تمام این ویژگی ها برای پنهان کردن تنهایی و ترس این زن در وجودش نهادینه شده است.

این مترجم ادبیات آلمانی اضافه نمود: مادرعظیم داستان، از روسیه به آلمان مهاجرت نموده و به همراه خانواده اش در این کشور پناهنده شده است. این پناهندگی گرچه به اصرار همین شخصیت داستانی انجام شده بود و همسر و فرزندانش دخالتی در این تصمیم نداشته­ اند اما بعد از ورود به آلمان، چیزی جز درماندگی برای او باقی نماند، زیرا نمی خواست زبان آلمانی یاد بگیرد و خود را با محیط نو هماهنگ کند. در نتیجه او به راوی کتاب بافته موی مادرعظیم وابسته می گردد که این راوی در آغاز داستان کودکی 6 ساله است.

میرمعزی در شرح شخصیت زن داستان گفت: او در عین حال که هدفش مواظبت از این پسر است؛ اما مدام به او می گوید تو در حال مردن هستی و ممکن است تولد سال آینده ات را نبینی؛ در حالی که این ها واقعیت ندارد... مخاطب وقتی با داستان همراه می گردد در می یابد که مادرعظیم داستان، در جوانی دختر خود را از دست داده و ترس از دست دادن را با حمایت بیش از مقدار از نوه اش می خواهد پنهان کند. او در عین حال که فرمانده خانه به نظر می رسد به تدریج متوجه می گردد که در خارج از خانه به پسر کوچک خانه وابسته است، چون باید حرف ­هایش را به آلمانی ترجمه کند.

وی داستان را دارای طنز سیاه دانست و گفت: از سوی دیگر در بخش هایی از کتاب، نویسنده به طرز ظریفی احساساتی می گردد و نمادهای گوناگون را برای واکاوی شخصیت های داستانی به کار می گیرد. در واقع نویسنده این داستان طنز را به گونه ای با احساسات انسانی پیوند زده که به گفته بسیاری از منتقدان، می گردد در جای جای کتاب جملاتی زیبا یافت که ارزش نقل کردن دارند.

میرمعزی برونسکی را نویسنده ای دانست که همیشه مورد توجه منتقدان قرار داشته و ادامه داد: او معمولا از پیچیدگی های درام های خانوادگی عبور می نماید، نه اینکه به آن ها بی توجه باشد، بلکه چنین موضوعاتی را مرکز داستان قرار نمی دهد. شخصیت های زن کتاب های برونسکی، زن هایی قوی هستند؛ زن هایی که با موقعیت های پیچیده، برخوردی غیرمنتظره دارند.

مترجم کتاب قطار شبانه لیسبون با بیان اینکه حق نشر کتاب بافته موی مادرعظیم هم به وسیله نشر ثالث خریداری شده، اضافه نمود: داستان این کتاب بسیار روان است؛ به طوری که در یک نشست می توان آن را خواند و در بسیاری از لحظات، با صدای بلند خندید. این اولین کتابی است که از برونسکی در ایران ترجمه و منتشر شده و خوشحالم که این نویسنده را به ادبیات دوستان ایران معرفی می کنم.

تصویر روی جلد نسخه اصلی کتاب

آلینا برونسکی، نویسنده روس - آلمانی در دوم دسامبر 1978 در سوردلوفسک در اتحاد جماهیر شوروی سابق به جهان آمد. برونسکی در بخش آسیایی منطقه کوهستانی اورال و بعلاوه شهرهای ماربورگ و دارمشتات آلمان عظیم شد. پدرش یهودی تبار بود و اوایل 1990 میلادی همراه با خانواده اش به اسم پناهنده مشروط به آلمان مهاجرت کرد. برونسکی پس از اینکه تحصیلاتش را در رشته پزشکی نیمه کاره رها کرد، متن های تبلیغاتی می نوشت و بعد هم سردبیر روزنامه دارمشتِتر اشو شد.

آلینا برونسکی چهار فرزند دارد. پدر سه فرزند اولش در سال 2012 از جهان رفت. در حال حاضر با اولریش نوتن، بازیگر مشهور آلمانی در شارلوتن بورگ برلین زندگی می نماید. آنها یک دختر دارند.

رمان اولش با اسم پارک خرده شیشه بسیار مورد توجه نهاده شد و در سال 2009 نامزد جایزه ادبی نوجوانان و بعلاوه جایزه ادبی اسپکته شد. بعلاوه نمایش نامه ای براساس آن نوشته شد و فیلمی هم از روی این رمان ساختند. در حال حاضر هم در کلاس های زبان آلمانی، مورد استفاده قرار می گیرد.

در سال 2010 رمان دوم برونسکی با اسم تندترین غذای تاتارها در فهرست نامزدهای جایزه کتاب سال آلمان نهاده شد. بعلاوه رمان های مرا به سادگی ابرقهرمان بخوان در سال 2013 و آخرین عشق بابا دونیا در سال 2015 هم نامزد جایزه کتاب سال آلمان شدند و بسیار مورد توجه خوانندگان نهاده شدند. تا به امروز بیست کشور، حق چاپ رمان های آلینا برونسکی را خریده اند.

از دیگر رمان های این نویسنده می توان از بچۀ آینه (2012)، عزیز مادر (2013)، و تو هم در آن کتاب هستی (2017) نام برد.

در بخشی از متن این کتاب می خوانید: لحظه ای را که پدرعظیمم عاشق شد، دقیقاً به خاطر دارم. او در چشم من فرد بسیار پیری بود که بیش از پنجاه سال داشت؛ و این راز نو و همراه با احساساتش موجی از تحسین در من برانگیخت که البته آمیخته با نوعی بدجنسی هم بود. تا آن موقع فکر می کردم من تنها مشکل پدرعظیم و مادرعظیم هستم.

حدس می زدم که مادرعظیم نباید چیزی بفهمد. او به دلایل بسیار بی اهمیت تر مثلا وقتی سر شام خرده نان از دست پدرعظیم می ریخت، تهدید می کرد که او را می کشد.

دختر راه دور اثر رناته آرنز، ما که اینجاییم اثر برند شرودر، جهانی دیروز اثر اشتفان سوایگ، کامو: آرمان سادگی اثر ایریس رادیش، او بازگشته است اثر تیمور ورمش و قطار شبانه لیسبون اثر پاسکال مرسیه بعضی از کتاب هایی هستند که تا به امروز بر ترجمه میرمعزی در بازار کتاب ایران منتشر شده اند.

کتاب بافته موی مادرعظیم اثر آلینا برونسکی با ترجمه مهشید میرمعزی در 203 صفحه، به قیمت 45 هزار تومان از سوی نشر ثالث راهی کتابفروشی ها شده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 8 مرداد 1400 بروزرسانی: 8 مرداد 1400 گردآورنده: namit.ir شناسه مطلب: 1663

به "مادربزرگ در غربت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مادربزرگ در غربت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید