نگرش توحیدی و عرفانی در اشعار پروین اعتصامی
به گزارش نامیت، سرویس ادبیات خبرنگاران ، اعظم نگاریان: پروین اعتصامی بانوی هنرمندی است که سخن خود را به زیور معانی توحیدی و عرفانی آراسته و با واژه هایی گرچه به ظاهر معمولی با عالم ماوراء طبیعت و دنیا معنوی ارتباط برقرار می نماید و آن چنان زیبا مضامین توحیدی و عرفانی را آشکارا بیان می نماید گویی سال ها در وادی معرفت گام برداشته و سیر و سلوک عارفانه نموده است.
اشعار پروین بیان کننده نکات ادبی، روان شناسی و اخلاقی در وادی انسان سازی است. در تمامی اشعارش هدفی تعیین و کمالی هدفدار نمود دارد. او در اشعار خود با شکوهمندی تمام اندرزهای انسان ساز را بیان می نماید که نشانگر اندیشه و منش نوعدوستی و ارزش های ملکوتی اوست و ارتباط این ارزش ها با بینش و اعتقاد توحیدی و مأنوس او با دنیا ماوراء طبیعت به روشنی برای خوانندگان و مخاطبان اشعارش شاخص و برجسته است.
او حاکمیت خداوند را بر پهنه دنیا پهناور هستی و تسبیح نظام آفرینش را در برابر خداوند در سراسر عناصر دنیا هستی نشان می دهد. حرکت ارشادی و زیبای پروین در عرصه زندگی و اندرزهای دلپذیرش همه برخاسته از اعتقاد قلبی او به حضور خداوند در دنیا هستی است. عشق پروین حقیقی است و در راستای مسیر وصال حق واقع شده است.
نگرش توحیدی و عاشقانه پروین اعتصامی با بیانی شیوا و رسا در داستان حضرت موسی در شعر لطف حق تجلی یافته است:
مادر موسی چو موسی را به نیل
درفکند، از گفته رب جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خُرد بیگناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای
گر نیارد ایزد پاکت به یاد
آب خاکت را دهد ناگه به باد
وحی آمد کاین چه فکر باطل است
رهرو ما اینک اندر منزل است
پرده شک را برانداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی
در تو، تنها عشق و مهر مادری ست
شیوه ما عدل و بنده پروری ست
پروین اعتصامی شاعر فرهیخته فرهنگ و ادب ایران زمین در اشعارش پیغام آور روح والای توحیدی و حاکمیت اراده الهی در نظام هستی است. او مخاطبان خود را در حوادث ناگوار به صبر و آرامش دعوت می نماید:
ظلم است در یکی قفس افکندن مُردارخوار و مرغ شکرخا را
خون سر و شرار دل فرهاد سوزد هنوز الله حمرا را
پروین، به روز حادثه و سختی در کار بند صبر و مدارا را
پروین در اشعار خود هنگامی که از ظلم و ستم آدمیان انتقاد می نماید، عمل حاکمان جهل پیشه و ظالم را براثر بی لیاقتی در بندگی خداوند و دوری از درگاه پاک خداوندی می داند؛ کسانی که از سرگذشت پیشینیان عبرت نگرفته اند ، درحالی که نظام آفرینش جهت عبرت گرفتن است:
ره وجود به جز سنگلاخ عبرت نیست/ فتادگان، خجل و رفتگان، پشیمانند
پروین مخاطبان خود را از همنشینی با اهریمن برحذر می دارد و معتقد است تا زمانی که انسان هوشیار باشد و شناخت و معرفت را در حیات خود در پیش بگیرد از فریب اهریمن در امان خواهد بود.
پروین اعتصامی با شجاعت و بی پروایی کامل از ظلم و ستم حاکمان شکوه می نماید و کردار آنان را اهریمن وار می داند.
از ویژگی های منحصربه فرد این بانوی گران مایه، حقیقت بینی، نکته سنجی و واکاوی عمیق مسائل توحیدی است.
او با سادگی، شیوایی و به دوراز هرگونه اطناب، حرف اصلی خود را می گوید و در قالب شعر، راه الهی را مطرح می نماید و انسان را از شرارت های اهریمن گونه برحذر می دارد:
ای عجب، این راه نه راه خداست
زانکه در آن اَهرمنی رهنماست
قافله بس رفت از این راه لیک
کس نشد مطلع که مقصد کجاست
از جمله دستورات خداوند و سخن پیغامبر اکرم (ص) درخصوص حفظ ارزش های فطری و ملکوتی آدمی و وابسته نبودن به تجملات دنیوی، دوری از تعلقات و قرارگرفتن در دایره شناخت حق و عرفان است.
ارزش واقعی انسان ها بستگی به نحوه شناخت آنها از عرفان توحیدی و معنویات، اطاعت از خداوند و رسول اوست. در ادامه این مسیر، تحول انسان ها براساس بی احتیاجی از دیگران، توکل و احتیاج به معبود ازلی است.
پروین در داستان مور و سلیمان بسیار زیبا و ظریف این مطلب را بیان نموده است:
به راهی در سلیمان دید موری
که با پای ملخ می کرد زوری
به زحمت خویش را هر سو کشیدی
وزان بار گران هر دم خمیدی
چنان در کار خود یکرنگ و یکدل
که کارمطلع اندر کار مشکل
به تندی گفت کای مسکین نادان
چرایی غافل از ملک سلیمان
مرا در بارگاه عدل خوان هاست
به هر خوان سعادت میهمان هاست
بگفت از سور کمتر گوی با مور
که موران را قناعت خوش تر از سور
برو جایی که جای چاره سازیست
که ما را از سلیمان بی احتیاجیست
چه در کار و چه در کار آزمودن
نباید جز به خود محتاج بودن
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران